یکی بود یکی نبود 1 2 3 4 5 آتنا بازدید : 10 یکشنبه 17 شهریور 1392 نظرات (0) يکي بود يکي نبود يه پسر بود که زندگي ساده و معمولي داشت اصلا نميدونست عشق چيه عاشق به کي ميگن برچسب ها داستان , عاشقانه , کوتاه , غمگین ,
مطالب مرتبط تابوت میتوانستم هی لعنتی التماس سلامتی مال تو هستم عشق بزن ب سلامتی ورود ممنوع سلامتی اونی ک رفت هی دروغکی قسم یعنی... کسی مرا نمیفهمد کاش بودی و میفهمیدی نبار لعنتی نسیه خدایا خسته ام لیاقت بلاتکلیفی آغوش پت ومت دوست دارم قیامت اشتباه ناشکری دفترعشق عروس تنهایی لعنتی
ارسال نظر برای این مطلب متن شما نام آدرس سایت ایمیل کد امنیتی ارسال نظر خصوصی فقط برای نویسنده ذخیره مشخصات